چه خواهد کرد با ما عشق..؟

ساخت وبلاگ
رفتیم مشهد همه ی اشک هام را برای امام رضا ع ریختم.اما حرفی نزدم.همیشه همینطورم.همیشه نمیگویم و فقط میگویم شما که خودتان همه چیز را میدانید.... موج های ابی هم رفتم.حتی سقوط ازاد هم رفتم.همه ی ترس هام را بغل کردم. آوین حالش بد بود.تا حس میکردم یاد آنی که نباید می افتد میزدم توی گوشش؛نه خیلی سفت البته! برای سبا تولد گرفتیم.بازی هم کردیم.مسخره بازی هم دراوردیم.با آوین بلند بلند قران و دعا هم خواندیم.کم با فرزانه بودم اما همه ی تلاشم را کردم. حرص هم خوردیم...اشک هم ریختیم اما الحمدلله...ما میدانیم که هرگز خوشی پایدار نیست.ناخوشی هم خرید هم کردم.برای خودم هم یک انگشتر در نجف گرفتم که تویش حدیث "ولایه علی ابن ابی طالب حصنی.."نوشتند.نگاش میکنم،قلبم تند میزند،لبخند غم انگیزی میزنم و یاد "انا و علی ابوا هذه الامه"می افتم.نگاش میکنم و قلبم ارام میگیرد. چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 192 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 15:16

روح من زخمیه،تو درمونش کن چشم من گریونه،تو پاکش کن دل من حیرونه،تو خوبش کن اگه تو بام قهر کنی؛اگه تو دیگه نخوایم من به کجا پناه ببرم؟من به کی برگردم؟من کیو دارم؟ چرا میگید تو زشته و شما قشنگه؟من دوس دارم بهش بگم تو.تو نزدیکه.تو قشنگه.شما دوره.ضمخته.چغره.بد آهنگه. تو برا من شما نیستی.هیچوقت نبودی.من به کسی که اینقد نزدیکمه چجوری بگم شما؟ قبول؛من زدم پوکوندم این حرم امنو ... اما اگه به دادم نرسی چه خاکی بریزم به سرم؟چجوری بسازمش؟اگه نسازم چجوری زنده بمونم؟ دیدی،دیدی جدیدا سنگین نفس میکشم؟هر چیم له و داغون،دلت میاد کسیو که نفساشم سخت شده ول کنی بری؟نه.ما ذلک الظن بک .... چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 163 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 15:03

به دیدارم بیا هر شب، در این تنهایی ِ تنها و تاریک ِ خدا ماننددلم تنگ استبیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخندشبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌هادلم تنگ استبیا بنگر، چه غمگین و غریبانهدر این ایوان سرپوشیده، وین تالاب مالامالدلی خوش کرده‌ام با این پرستوها و ماهی‌هاو این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابیبیا ای همگناه ِ من درین برزخبهشتم نیز و هم دوزخبه دیدارم بیا، ای همگناه، ای مهربان با منکه اینان زود می‌پوشند رو در خواب‌های بی گناهی‌هاو من می‌مانم و بیداد بی خوابیدر این ایوان سرپوشیدهٔ متروکشب افتاده ست و در تالاب ِ من دیری ستکه در خوابند آن نیلوفر آبی و ماهی‌ها، پرستوهابیا امشب که بس تاریک و تن‌هایمبیا ای روشنی، اما بپوشان رویکه می‌ترسم ترا خورشید پندارندو می‌ترسم همه از خواب برخیزندو می‌ترسم همه از خواب برخیزندو می‌ترسم که چشم از خواب بردارندنمی‌خواهم ببیند هیچ کس ما رانمی‌خواهم بداند هیچ کس ما راو نیلوفر که سر بر می‌کشد از آبپرستوها که با پرواز و با آوازو ماهی‌ها که با آن رقص غوغایینمی‌خواهم بفهمانند بیدارندشب افتاده ست و من تنها و تاریکمو در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابندپرستوها و ماهی‌ها و آن نیلوفر آبیبیا ای مهربان با من! بیا ای یاد مهتابی! "اخوان" +هر چند باید ساعت یک و دوی نیمه شب به بعد پست میشد! چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 203 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1396 ساعت: 3:02

کاش یک دختر روستایی بودم و هر روز می آمدم سراغ مزرعه ی چشم هات؛و گندم میچیدم...

چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 198 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1396 ساعت: 3:37

"باز میروم به پاتوقمان در خیال و وهم" رو برویت نشسته ام و خیره شدم به چشم هات و ازشان گندم میچینم.خوب که از چیدن گندم سیر شدم،آرام آرام از سراشیبی مژه هات لیز میخورم پایین.قدم به قدم گونه هات را میبوسم.به لب هات که میرسم جانی تازه میکنم،شرابی مینوشم و باز راه می افتم.کوه شانه هات تنها بلندی دنیاست که  ترسی ازشان ندارم.پایین می آیم.پایین و پایین تر.لابلای انحنای انگشت هات لم میدهم.بند بندشان را بغل میکنم. ناگهان سقوط میکنم. فنجان قهوه را برمیداری. مینوشی. تمام که شد،بلند میشوی و میروی. تو سال هاست رفته ای و من سال هاست سقوط کرده ام و هوا سال هاست بارانی ست و فنجان خالی قهوه سال هاست روی میز مانده و کافه سال هاست تعطیل شده و  و  و +از خانه که می اییدستمالی سفیدپاکتی سیگارگزیده شعر فروغو تحملی طولانی بیاوراحتمال گریستن ما بسیار است ....میان راه فقط صدای تو نشانی ستاره بودکه راه را بی دلیلِ راه جسته بودیمبی راه و بی شمالبی راه و بی جنوببی راه و بی رویا ...من راه خانه ام را گم کرده اماسامی آسان کسانم رانامم رادریا و ..دیگر چیزی به ذهنم نمیرسد ..."سید علی صالحی"+بی آنکه ربطی بین هذیان بالا و شعرهای پایینش باشد؛"ناراحتم از اینهمه بی ربط"! چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 215 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1396 ساعت: 3:37

دوست دارم از خبرها فرار کنم.

دوست دارم به شما پناه بیاورم.

برای چند لحظه ام که شده هر دو فراموش کنیم که من چقدر خراب کرده م؛ و بعد در آغوشم بگیرید و من نه هفده سال،که هفتاد سال خستگی را در آغوشتان ببارم.

و همان چند لحظه تا ابد ادامه پیدا کند ..

چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 212 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:22

اصلا به دنیا که می آیی،حتی با لحاظ  "و نفخ فیه من روحی"،یک چیزهایی سنجاق شده به وجودت.این اصلا به معنی لکه دار شدن فطرت پاک و این ها نیست. این ابتلاست.امتحان است.قرار است معلوم شود چند مرده حلاجی. این چند مرده حلاج بودن را هم باید تا هجده سالگی یکسره کنی.1تو خیلی وقت است این را میدانی.خیلی وقت.اما هی نشستی.هی ایستادی.هی آرام آمدی.حالا ولی فقط شصت روز مانده.یعنی حتی به دوتا چهل هم نمیرسد.اما شصت روز مانده!بجنب.هنوز وقت هست.تو اجازه ی ناامید شدن نداری.تو وقت خسته شدن نداری.وقت کندن سنجاق هاست.وقت قد بلند شدن است. 1 «وَ هُمْ یَصْطَرِخُونَ فیها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی کُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّرَ». این نقل ذیل آیه روایتی از امام صادق (علیه‏السلام) است که فرمود: «تَوْبِیخٌ لِابْنِ ثَمَانَ عَشْرَةَ سَنَةً». این آیه خطاب به هجده ساله ‏ها است. یعنی خطاب خدای متعال در این آیه، توبیخِ هجده ساله‏ هایی است که به جهنّم رفته‏ اند؛ مُراد، هفتاد ساله و هشتاد ساله‏ ها نیست؛ چهل سال به بالا نیست؛ منظور، هجده ساله ‏ها است! هجده ‏ساله ‏هایی که روش رفتاری غلط گرفتند و سراغ معصیت رفتند و جهنّمی شدند. امّا چرا خدا هجده ساله ‏های جهنّمی را این‏طور توبیخ می‏کند؟ جهت این است که انسان از نظر رشد روحی به این مقطع که رسید، دیگر چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 228 تاريخ : جمعه 8 دی 1396 ساعت: 18:33

کاش انگشت هات بودم

کاش دکمه ی پیراهنت بودم

کاش مردمک چشم هات بودم

کاش ارتعاش آوات بودم

کاش خون جاری در رگهات بودم

..

+بعد عمری عشق بازی

ذکر تسبیحات مارا ..!

دوستم دارد؟ندارد؟

دوستم دارد؟ندارد؟

چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 251 تاريخ : جمعه 8 دی 1396 ساعت: 18:33

خداوکیلی اگه باز من خواستم قالب عوض کنم بخوابونید زیر گوشم

چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 208 تاريخ : جمعه 8 دی 1396 ساعت: 18:33

سلام حاجی!سلام بابا!سلام سردار... میدانی چند وقت است حرف نزدیم..؟ بابا دخترت بزرگ شده.دخترت شبیه همه شده.دخترت همه شده... دیگر در سرش هوای پرواز نیست.دیگر فکر هجرت نیست.دیگر فکر راه نیست... بابا دخترت با همان چیزهایی خوشحال میشود که دیگران میشوند. بوی خاک مستش نمیکند.آبی آسمان عاشقش نمیکند. دلش بوی دنیا گرفته. اصلا میدانید چند وقت است به چشم هاتان خیره نشده؟شمعی روشن نکرده؟چیزی در دفتر "دوستت دارم"ننوشته؟دلش از چیزی نلرزیده؟ چرا..لرزیده...از چه اش را نگوید بهتر است اما... آخ بابا... دخترت دیگر آن دختر بچه ی عاشقی که بخاطر گم شدن پلاکش بغض میکرد نیست... هیچ نوشته ای به دیوار نیست.هیچ عکسی.هیچ دلی حتی ... دریاب جانا  ...! دریاب . +این چشم ها چند وقتی ست کویر که هیچ،رمقی هم براش نمانده... چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 196 تاريخ : جمعه 8 دی 1396 ساعت: 18:33

چون همینطور خلوت و ارام بمانی نظراتت را میبندم:)

بهتر است:)

چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 229 تاريخ : جمعه 8 دی 1396 ساعت: 18:33

همانطور که با چادر روی تخت خاله دراز کشیده بودم و از خستگی رمق نفس کشیدن هم نداشتم داشتم فکر میکردم من واقعا برایم فرقی نمیکند که چه شود من فلسفه را دوست دارم نه برای اینکه بشوم دکارت زمانم!همین که گاهی بنشینم و قشنگ فکر کنم و بعد بلند شوم و برای شام غذا درست کنم میتواند قشنگ باشد. من زبان شناسی را چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 226 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1396 ساعت: 9:31

از پس سالی چنین بد همچو عیدی باید!

+در سخت ترین حالت ممکن بیشترین مقدار خوشی را شاهدیم!

فاخته..


+من اگه به دوره نرسم خیلی ناراحت میشم .........
چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 203 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1396 ساعت: 9:31

+صاحب خانه به شدت دلش یک مهمان خوانده میخواهد...کاش میفهمید آن مهمان خوانده به این اتاقک آب و جارو شده سر زده یا نه.. . +خوشست اندوه تنهایی کشیدن اگر باشد امید یار دیدن (ویس و رامین) . +تاحالا کسی رو دیدی تو خواب عاشق بشه -نع +ینی من دیوونم؟ -پس چی؟اما خودتو گول نزن.تو تو خواب عاشق نشدی.فقط چیزیو که چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 189 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1396 ساعت: 9:31

لطفا برای من هر چیزی که "گنجشک"دارد هدیه بگیرید بلکه پرواز از یادم نرود در این روزهای سخت برفی!:)


خدایا!توروخدا!


وای که اگه گنجشکا نبودن هیچ امیدی نمیموند!


+هرچی زمان میگذره پستام زردتر میشن-_-

بیا اینم بندازیم تقصیر باهار!!

چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 171 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1396 ساعت: 9:31

در یکی از روزهای ناب بهاری

فکر تو و چند عدد منبع کاری!!

مفتعلن فاعلات مفتعلن فع!


+همینه دبگه!بالاخره فقط دو هفته مونده و تا نه شب مدرسه موندنم عوارض داره و اگه بکوب بشینی فرخی بخونی همین میشه دیگه!

بر وزن یکی از قصاید فرخی خان هستن ایشون

فاطمه خانم سرودنشون


#فقط_برای_ثبت

چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 205 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1396 ساعت: 9:31

اهم اهم!در ادامه ی بیتی که فاطمه مون اون روز سرود حنانه مون(پشتبانمون و طلای پارسال!)ادامه شو سرودن. ما هم از برای ثبت این شعر ها و البته انگشت به دهان ماندن در جهان آمدیم گویا:)) در یکی از روزهای ناب بهاری فکر تو و چند عدد منبع کاری هرچه که آه است برآورده ای از دل مانده فقط با بهارِ ناب، بباری خوان چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 187 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1396 ساعت: 9:31

بهار آید چو بارد ابر بسیار

مگر باز آمد از باران من یار

بهار آمد کنم بر وی گل افشان

چو یار آید کنم بر وی دل افشان


اگر روزی کند یک روز دادار

خوشا روزا که باشد روز‌ دیدار..!


ویس و رامین


+باشه باهار خانم!باشه!تا میتونی ببار و اذیتمون کن!نوبت ما هم میشه!

چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 195 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1396 ساعت: 9:31

بگذار خالصانه قبول کنیم کوچکیم تا بتوانیم بزرگ شویم،عوض شویم،رشد کنیم و دیگری شویم. بزرگ جایی برای تغییر کردن ندارد. نادر ابراهیمی +دقیقا وقتی که بیش از همیشه برنامه م فشرده ست و کار دارم هوس چیزهایی را میکنم که اصلا راه ندارد که بتوانم انجامشان بدهم! هوس یک رمان از نادر ابراهیمی هوس خرید هوس رنگ چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 175 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1396 ساعت: 9:31

تا روزی که نیای

برای من

اصلا فقط برای من

همه ی روزها عزاست...

تمام!


رَأیتُ حُسْن إبْتَل‍َیْتْ

وَ ما رَمَیْتَ إذ رَمَیْتْ......

چه خواهد کرد با ما عشق..؟...
ما را در سایت چه خواهد کرد با ما عشق..؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eotagh8 بازدید : 199 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1396 ساعت: 9:31